رسانه ها و الگوهای فرهنگی / بررسی سریال های شبکه فارسی 1
برخی از نظریه پردازان ارتباطی براین باورند که رسانه ها اولویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین می کنند و اگر چگونه فکر کردن را به ما یاد ندهند، اینکه به چه چیزی فکرکنیم را به ما می آموزند. افراد جامعه از ابتدای تولد با رسانه ها بزرگ می شوند و در دنیای اطلاعاتی و ارتباطی امروز، این افراد بخش عظیم فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای جامعه خود و دیگر جوامع را از رسانه ها دریافت می کنند. به عبارتی در دوران معاصرکه به عصر اطلاعات و جامعه اطلاعاتی و ارتباطی معروف است، بخش عظیمی از جامعه پذیری مخاطبان از طریق رسانه ها انجام می شود. ازهمین رو رسانه ها به عنوان یکی از نهاد های اجتماعی علاوه برکارکرد اطلاع رسانی و نظارت بر محیط اجتماعی، کارکرد انتقال میراث فرهنگی و اجتماعی و ارزش های جوامع را برعهده دارند.
در عصر کنونی با توجه به نقش بارز آنها در جامعه و اطلاع رسانی پیرامون موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... سعی می کنند الگوهای نوینی را به جوامع وارد کنند تا جایگزین فرهنگ ها وارزش ها و الگوهای سنتی شوند. دراین رهگذر رسانه ها به عنوان عاملان تغییر و تحول در ارزش ها وهنجارها مطرح هستند، به طوری که سنت ها را به چالش میکشند و به صورت یک عامل مؤثر در دگرگونی نگرش ها و رفتارهای مخاطبان عمل می کنند. از همین رو مخاطب کنونی هر آنچه را که از رسانه می خواند، میشنود و میبیند، ملاک نگرش، عمل و رفتار خود قرار می دهد.
رسانه ها به عنوان فراهم کننده چارچوب های تجربه برای مخاطبان، نگرش های کلی فرهنگی ای برای تفسیر اطلاعات توسط افراد جامعه درجوامع امروزی ایجاد می کنند. رسانه ها شیوه هایی را که افراد، زندگی اجتماعی را تفسیرکرده، نسبت به آن واکنش نشان می دهند را با کمک نظم دادن به تجربه ما از زندگی اجتماعی، قالب ریزی می کنند. در دوران کنونی نقش نهادهای اجتماعی همانند خانواده، مدرسه و همسالان در اجتماعی کردن افراد تضعیف و در مقابل روز به روز براهمیت و نقش رسانه ها افزوده میشود. بنابراین در جریان جامعه پذیری کودکان و نوجوانان و جوانان، رسانه ها نقشی اساسی ایفا می کنند، بدین معنی که ارزشها و هنجارهای خانوادگی واجتماعی را به مخاطبان انتقال می دهند و آن را درونی می کنند.
رسالتها و وظایف رسانه ها:
هارولد لاسول، جامعه شناس و نظریه پرداز ارتباطی امریکایی معتقد است، رسانه ها درحکم انتقال دهنده فرهنگ، برای انتقال اطلاعات، ارزش ها و هنجارها از یک نسل به نسل دیگر و از افراد جامعه به تازه واردها، کاربرد دارند. آنها از این راه با گسترش بنیان تجربه ی مشترک، انسجام اجتماعی را افزایش می دهند. رسانه ها با استمرار اجتماعی شدن پس از اتمام آموزش رسمی و نیز با شروع آن درطول سالیان پیش از مدرسه، به جذب افراد در جامعه کمک می کنند. (سورین و تانکارد، 1381، ص 452). از نظر مک کوئیل نیز، مخاطبان از رسانه ها برای کسب تأیید ارزش های شخصی، جذب الگوهای رفتاری، هم ذات پنداری با دیگران و پیدا کردن بینش راجع به خود استفاده می کنند (مک کوئیل، 1382، ص 112). در این زمینه نقش رسانه ها در دگرگونی ارزش های فردی و اجتماعی جوامع، با توجه به پاردایم های مسلط در حوزه ارتباطات و توسعه، به عنوان موتور دگرگونی و تغییر ارزش های جوامع سنتی و ورود به جامعه مدرن تأکید می شود.
صاحبنظران معتقدند، رسانه به انتشار یا اشاعه ی نظام ارزشی کمک می کند که خواهان نوآوری، تحرک، موفقیت و مصرف است. دانیل لرنر جامعه شناس امریکایی و از پیروان این رویکرد به نقش رسانه ها در تغییر ارزش های سنتی در جوامع و جایگزین شدن ارزش های مدرن اشاره کرده است. وی درکتاب "گذر از جامعه سنتی؛نوسازی خاورمیانه"، معتقد است که رسانه می تواند به فروپاشی سنت گرایی، - که معضلی برای نوسازی محسوب می شود - کمک کند. این کار با بالا رفتن انتظارات و توقعات، باز شدن افق ها، توانا شدن مردم به تخیل ورزیدن و درخواست جایگزینی شرایط زندگی بهتر برای خود و خانواده عملی می شود. (مک کوئیل، 1382، ص 144)
"لرنر" بر این باور است که ورود به جامعه ی مدرن و جدید مستلزم مساعدت ملی یکپارچه، ارتباط با بازارهای ملی و بین المللی، ایجاد انگیزه برای تقاضای کالاها و خدمات مدرن، کسب منابع توسعه و گسترش روش ها و ارزش های نوین در زمینه هایی چون تغذیه، تنظیم خانواده، بهداشت، تولید کشاورزی و صنعتی در زندگی شهری و روستایی است. برای تحقق این هدف، تحرک روانی در سطح فردی و اجتماعی ضروری است و رسانه ها مناسب ترین و مؤثرترین ابزار تغییر نگرشها، ارزش ها و رفتارها و به بیان دیگر ایجاد تحرک فردی و اجتماعی هستند. (فرقانی، 1380، ص 49)
رسانه ها موجب ایجاد پدیده ای تحت عنوان "تحرک روانی" می گردند یا موجب ایجاد پدیده دیگری تحت عنوان "بیگانگی عاطفی" می شوند که "لرنر" آن را به مثابه امتیازی روانی در نوسازی مؤثر می داند. بیگانگی عاطفی، در نظر وی به معنای قدرت تطابق با محیط پر از دگرگونی در وضعیتهای مختلف و متغیر است. بنابراین وسایل ارتباط جمعی، اولاً باعث آموزش درک وضعیت های مختلف شده، با برانگیختن تخیل، افراد را به جای کسانی که کارگردان قضایا هستند، قرار میدهد. این وسایل موجب به وجود آوردن تجارب جدید مختلفی می شوند، که لرنر آنها را عوامل افزایش تحرک روانی می داند.(گی روشه، 1366 ،ص 232-233).
با همه این اوصاف یکی ازکارکردهای اصلی رسانه ها، اطلاع رسانی است. وسایل ارتباطی جمعی ضمن انعکاس وقایع و دگرگونیهای اجتماعی، معرفی کننده ی الگوها، نقشها، دیدگاه ها و چگونگی روی آوری به سبکهای زندگی هستند که ممکن است مخاطبان به طریق دیگر هرگز به آنها دسترسی پیدا نکنند . طبقه ی جوان نیز از طریق تبلیغات رسانه های گروهی مطالبی را درباره نقش های آینده خود فرا می گیرد . تغییرات هنجارها و ارزش های اجتماعی به سرعت در رسانه های گروهی منعکس میشود و ممکن است به آسانی مورد پذیرش مخاطبان قرار گیرد. گسترش سریع گرایش های جدید در فرهنگ جوانان، عمدتاً به رسانه هایی مانند تلویزیون، رادیو، مجلات ویژه جوانان و سینما بستگی دارد. ( روشه، 1366، ص 337) گرچه رسانه ها با وابسته کردن مخاطبان از نظراطلاعات و دانش و سرگرمی، سعی در القای ارزش ها وهنجارهای متضاد و مغایر با فرهنگ غالب دارند؛ البته نباید به رسانه ها با دید منفی نگاه کرد و نباید کارکردهای مثبت آنها را در عرصه آموزش و اطلاع رسانی و ترویج دانش های نوین و نقش آنها را در توسعه ی جوامع نادیده گرفت. باید با شناخت جایگاه رسانه ها در جامعه پذیری و ارائه و انتقال محتواهای فرهنگی به جامعه، به تدوین و سیاست گذاری مناسب در جهت استفاده مناسب از آنها پرداخت؛ و در جهت تقویت فرهنگ و پالایش عناصر فرهنگی برای ارتقای فرهنگی جامعه و انتقال میراث فرهنگی به مخاطبان کوشش کرد.
در دسته بندی کلی، نقشها و رسالتهای وسایل ارتباط جمعی را می توان به صورت زیر بیان نمود:
1- نقشهای تفریحی
2- نقشهای خبری
3- نقشهای همگن سازی
4- آگاه سازی
5- احساس تعلق اجتماعی
نقش همگن سازی رسانه ها:
وسابل ارتباط جمعی نزدیکی سلیقه ها، خواستها و انتظارات تمامی ساکنان یک جامعه را موجب می شوند. خروج جوامع از عصر محدوده های جدا یا تک افتاده را موجب می گردند. همین روند است که ژان کازنو و بسیاری دیگر از آن با عنوان توده سازی یاد می کنند. این اصطلاح که بُعدی مستهجن دارد و روندی نامطلوب از آن برمیآید، بدین معناست که با ورود وسایل ارتباط جمعی به جامعه، خرده فرهنگها، فرهنگهای خاص و مجزا، ناپدید می شوند و به نوعی تمامی ساکنان یک جامعه تشابه می پذیرند و در سبک زندگی، علایق و خواستها از الگوهای مشابهی که وسایل ارتباط جمعی به آنان می دهند، برخوردار می شوند.
اثرات رسانه ها، دیدگاههای مختلف:
دیدگاههای افراطی:
در بحث از آثار وسایل ارتباط جمعی دو دیدگاه تند به چشم می خورد که هر یک از زمینه خاص فکری و هم تجربه های اجتماعی ویژه منبعث می شود:
برخی را عقیده بر این است که وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورند. ژان کازنو درباره این طرز فکر می نویسد: "این اندیشه در نظر مردم، چه عادی و چه تحصیل کرده، رواج یافت که وسایل ارتباط جمعی قدرتی فوق تصور دارند و می توانند افکار فلسفی و سیاسی را منقلب نموده شکل تازه ای بدان بخشند و به اختیار تمامی رفتارها را هدایت نمایند. بر اساس همین اصل، این عقیده رواج یافت که مبارزات انتخاباتی از طریق تلویزیون، موجبات القای انتخاب کنندگان را فراهم می آورد. زیرا حزبی که بیش از همه از تلویزیون استفاده می کند، لزوماً از انتخابات پیروز بیرون خواهد آمد."
کسانی که بر این عقیده تند تاکید می ورزیدند، از کاربرد وسایل ارتباط جمعی، خصوصاً رادیو توسط هیتلر و رئیس تبلیغاتش دکتر گوبلز تاثیر برگرفتند.
برخی دیگر را عقیده بر این است که وسایل ارتباط جمعی تاثیر چندانی بر مخاطبین خود ندارند. به نظر این دسته از اندیشمندان، دوران تاثیر گذاری جادویی و خارق العاده وسایل ارتباط جمعی پایان یافته است. این عده را عقیده بر آن است که وسایل ارتباط جمعی علی رغم تکنولوژی برتری که از آن سود بر می گیرند، با موانع بسیاری در راه اثرگذاری بر دیگران مواجهند. موانعی چون تعدد وسایل ارتباط جمعی و امحای دوران انحصار، تعدد ارزش ها و کاستی اثرات رسانه، نظریه انگ و نظریه تکمله.
دیدگاههای معتدل:
در مقابل این دو دیدگاه افراطی، باید پذیرفت که وسایل ارتباط جمعی، ابزاری اجتماعی – فرهنگی به معنای عالی آن هستند، و از این جهت اثرات چشمگیری بر جای می گذارند. اما این آثار نه آنچنان است که هیچ محدودیتی نشناسد (نظریه گروه اول) یا آنکه چنان ناچیز است که هیچ اعتنایی را شایسته نباشد (نظریه گروه دوم). باید دید حدود تاثیر این رسانه ها چیست و در چه شرایطی این تاثیرات محدودیت می یابند یا تقویت شدنی هستند. همچنین هر شخص با توجه به روحیه خود در تاثیرگیری از رسانه ها جزء یکی از این سه دسته قرار می گیرد.
بررسی موردی، شبکه فارسی 1 :
تقریبا همزمان با ماه مبارک رمضان سال 88 بود که زمزمه های آغاز به کار شبکه ماهواره ای جدید، افکار عمومی را آماده تماشای برنامه هایی ساخت که امکان پخش 24ساعته سریال هایی با زبان فارسی را برای مخاطبان فراهم کرده بود. این موضوع شرایطی را برای مخاطبان فارسی زبان فراهم کرد که دیگر حتی زحمت خواندن زیر نویس فارسی را هم نداشته باشند.
از ابتدای ماه اوت ۲۰۰۹ شبکه تلویزیونی "فارسی وان " کار خود را آغاز کرده است. دفتر اصلی "فارسی یک" در هنگ کنگ قرار دارد و مؤسس آن نیز مجموعه رسانهای "استار" متعلق به "نیوز کورپوریشن" است. شرکت "موبی" همکار شرکت "استار" در تولید برنامههای این شبکه است. رابرت مرداک، صاحب پر نفوذ و قدرتمند شرکت "نیوز کورپوریشن" است. او دارای 60 شبکه تلویزیونی به 13 زبان مختلف است که روزانه حداقل 300 میلیون مخاطب را به خود جلب می کند.
"نیوز کورپوریشن" که اداره مرکزی آن در نیویورک واقع است، علاوه بر رسانههای دیداری و شنیداری، بیش از صد روزنامه و مجله در سراسر جهان منتشر میکند که از جمله آنها میتوان به "دیلی تلگراف"، "والاستریت ژورنال"، "سان"، "تایمز"، "ساندی تایمز" و "نیویورکپست" اشاره کرد. مجموعه فیلمسازی و شبکههای تلویزیونی "فاکس" و "فاکس نیوز"، مجموعه تلویزیونی- خبری "اسکای" انگلستان و سایت شبکهی اجتماعی "مای اسپیس" نیز در تملک این شرکت است.
شبکه فارسی ۱ مدتی است که طرفدارانی برای خود دست و پا کرده است. اما آمار تلخی از مراجعه زوج هایی که به دادگاه خانواده برای جدایی و طلاق مراجعه کرده اند بدست آمده،که عامل شکل گیری خیلی از این اختلافات را خود این زوج ها تماشای برنامه های این شبکه می دانند که نشانگر تاثیر برنامه های این شبکه بر تخریب فرهنگ و سنن ایرانی به شکل فوق العاده زیرکانه و تدریجی می باشد. این شبکه بخصوص سرمایه گذاری زیادی برای تاثیر گذاری روی "قشر بانوان ایرانی" با سریالی چون ویکتوریا کرده است که این هم طبق آمار بدست آمده و در نتیجه ایجاد اختلافات زناشویی بین خانواده های ایرانی و زیر پا گذاشتن اعتقادات توانسته بر روی روابط تعداد زیادی از جوانان ایرانی تاثیر منفی بگذارد، گرچه این تاثیر بسیار تدریجی و آرامتر از آنست که درون یک خانواده ظرف چند ماه مشهود باشد.
"مجید ابهری مدیرکل آسیبهای اجتماعی قوه قضاییه وجود یکهزار و 400 شبکه ماهوارهیی فارسی زبان را نشان از گستردگی سرمایهگذاری دشمن جنگ نرم علیه ایران دانست و گفت: متاسفانه در بررسیهای بهعمل آمده، مشخص شده است که 15 درصد از طلاقهای صورت گرفته، متاثر از برنامههای شبکه Farsi 1 است، چرا که در پشت پرده، این شبکه توسط صهیونیستها هدایت و اداره میشود."
نکته قابل توجه این است که بر خلاف برخی شبکه ها که بی پرده پا به تخریب فرهنگ ایرانی می گذارند این شبکه توانسته بسیار زیرکانه جای خود را در خانه های ایرانی باز کرده و حتی به ظاهر برخی صحنه ها را هم سانسور می کند! اما انتخاب موضوعات فیلمهای این شبکه به طرز بسیار ماهرانه ای دست روی از بین بردن غیرت و تعصب ایرانی گذاشته است.
محتوای موجود در سریالهای شبکه فارسی وان به ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته، ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن به همسر و البته شوهر به زن، ترویج و عادی سازی خیانت خانوادگی، بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین، عادی جلوه دادن رابطه خارج از ازدواج، هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و موثر، عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران، تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده، ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج، عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده، ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است، مخدوش کردن رابطه فرزندان در خانواده، ترویج خشونت در میان جوانان و نوجوانان از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص و پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان، می پردازد.
قهرمان های سریال های فارسی وان اغلب زنانی هستند که یا در حال خیانت به زندگی خود و دیگران هستند و یا افراد دیگری در زندگی به آن ها خیانت می کنند. این قهرمان فردی موفق، زیبا، جسور و باهوش است، در عین حالی که خانواده دارد با دیگران هم ارتباط برقرار میکند که میتواند آثار زیانباری را برای خانوادههای ایرانی به دنبال داشته باشد.
در ادامه اینطور نشان داده می شود که این قهرمانان به دنبال راههایی هستند تا خود را از باتلاقی که در آن در حال غرق شدن میباشند، نجات دهند. آنچه مورد نظر است اینکه روش هایی که در این راستا به تصویر کشیده می شوند هیچ تناسبی با فرهنگ و اعتقادات دینی و مذهبی ما ندارند اما کم کم بدون آنکه خودمان متوجه باشیم این رفتارها را وارد خانوادههای ایرانی میکند.
بسیاری از مردم ایران فقط به عشق دیدن چند سریال به این شبکه روی آورده اند اما غافل از اینکه صاحب یهودی این شبکه "رابرت مرداک " که چهارمین مرد ثروتمند آمریکا و معروف به سلطان شیطانی رسانه ها است به چه انگیزه ای و با چه اهداف تدریجی بر روی فرزندان و همسران و خانواده های ایرانی و اینبار غیرت ایرانی ها را که وجه تمایز مهم ما و غربی هاست را نشانه رفته است.
نکته مهم اشاره به این مطلب است که آیا واقعا باورها و اعتقادات مردم جامعه ما تا این حد دچار نزول شده که یک شبکه ماهواره ای با پخش سریالهای اغلب بی محتوا، بتواند به فروپاشی کانون خانواده، آن هم به این سرعت، بیانجامد؟؟
فارسی وان نهاد خانواده را هدف گرفت چرا که می دانست تغییر در ساختار خانواده، جایگاهها و وظایف اعضای خانواده است که منجر به تغییر در سایر ارکان اجتماعی می شود.
اما بزرگترین تاسف مربوط به این است که چه چیز موجب می شود تا مردم جامعه ما در سنین و اقشار مختلف اجتماعی، فرصت ارزشمند و اوقات فراغت خویش را به تماشای چنین مضامینی سپری کنند و این شبکه بتواند تا این حد بر افکار و اعمالشان تاثیر گذار باشد؟!!!
در برهه ای از زمان به این سوال اینطور پاسخ داده شد که کمبود برنامه های جذاب، با محتوا و سودمند از جانب تلویزیون داخلی بزرگترین عامل برای موفقیت شبکه ای همچون فارسی وان محسوب می شود. به هرحال این مسئله تا حد زیادی قابل توجیه است. وقتی در آستانه ورود به فصل تابستان با روزهای بلند و گه گاه کسل کننده قرار میگیرم و برای چند دهمین بار مجبوریم بعد از ظهرهایمان را به تماشای قصه های جزیره سپری کنیم، نمی توان انتظار داشت که مردم سراغی از شبکه های ماهواره ای نگیرند.
البته نباید از ذکر این نکته تغافل کرد که عقل آدمی چنین حکم می کند که از بد سراغ بدتر نرود، اما نمی توان انتظار داشت که همه افراد به نحوی مدبرانه و ایده آل عمل کنند. به هر حال شرایط جامعه ما و مشکلات مختلفی که در زمینه های اقتصادی و فرهنگی وجود دارد، موجب فاصله گرفتن از ایده آل ها می شود. بسیاری از مردم حوصله غم و اندوه و تماشای یکسری طنزهای تکراری و بی سر و ته ندارند و ترجیح می دهند مخاطب داستانهای تازه تر با سوژه های جدید باشند. سریالهایی که با بهره گیری از جلوه های بصری به جذب مخاطب می پردازد.
اغلب ما می دانیم که طبق آمارهای رسمی و غیر رسمی، به طور تقریبی نیمی از مردم ایران برنامه های این شبکه را دنبال می کنند. سوال اینجاست که چرا طی مدت زمانی که این شبکه شروع به فعالیت کرده، هیچ نهادی در جامعه ما نتوانسته در مقابل هجمه آن بایستد تا اینکه کار به جایی رسد که طبق یک آمار رسمی 15درصد از طلاق های جامعه ما در اثر برنامه های این شبکه باشد؟
گویا باید به آقای مرداک تبریک گفت که از با وجود فرسنگ ها فاصله از کشور ما، توانسته است نقطه حساسیت مردم جامعه را به خوبی شناسایی کرده و از همان راه برای اثر گذاری وارد شود. البته این یک روی سکه است. روی دیگر سکه این است که واقعا چه اتفاقی برای ما، فرهنگ ما و جامعه ما رخ داده است؟
به نظر می رسد در حال حاضر با توجه به آمارهای موجود در رابطه با طلاق و شناخت علل و عوامل آن، اگر به واقع ریشه برخی از این طلاق ها به شبکه فارسی وان بازگردد، مقصر اصلی این موضوع تنها خود ما هستیم، نه فارسی وان و نه رابرت مرداک. چرا که از گذشته شنیده ایم که اگر درختی از ریشه و بنیان محکم و قوی باشد، شدیدترین بادها شاید آن را بلرزانند و تک شاخه ای از آن جدا سازند، اما هرگر نمی توانند ریشه اش را از جا بکنند. پس بهتر است بدانیم که درد امروز جامعه و خصوصا جوانان ما، تزلزل اعتقادات، هویت و شخصیت است و وقتی ریشه تفکرات دچار سستی شود، چندان بعید نیست که هجمه ای همچون فارسی وان با وجود انواع کاستی ها و نواقص هنری و محتوایی، بتواند بنیان خانواده ایرانی را دچار فروپاشی کند.
این شبکه به قدری هوشمندانه فعالیت می کند که حتی گاهی اوقات به برخی باورهای خانوادههای ایرانی هم در ظاهر احترام میگذارد و مثلاً در ایام عزاداری نوار مشکی را بر صفحه خود دارد. یا در ماه رمضان از این شبکه صدای اذان و ربنای شجریان شنیده میشود.
از سویی دیگر باید گفت به اعتقاد منتقدان سینما وتلویزیون، این سریالها از سطح کیفی پایینی برخوردار بوده و با شخصیت پردازی ضعیف و ساختار داستانی فاقد کیفیت در رده سریالهای نازل طبقه بندی می شوند. همچنین دوبله این سریالها نیز بسیار ضعیف است.
پروفسور "حسین باهر" جامعه شناس و رفتار شناس در گفت وگویی عنوان کرده که مراجعین بسیاری به کانون مشاوره او با دیدن این سریال دچار مشکل در خانواده شده اند. وی در مورد فارسی 1 می گوید:
"شبکه های ماهواره ای مانند فارسی 1 بیشتر به ساخت برنامه هایی فانتزی و سوء رئال گرایش دارند و زمانی که بیننده این برنامه ها در همان کشور تولید کننده حضور می یابد تقابل سریال و برنامه با واقعیت را می تواند به خوبی لمس کند. شبکه فارسی من و تو هم از ساختارهای شبکه های فانتزی تبعیت می کند ولی چون به قول معروف خودمانی تر بوده و به فرهنگ ایرانی نزدیک تر است زیر و بم آن را بهتر می فهمیم و به راحتی می توانیم سیاست هر برنامه را متوجه شد. به دلیل عدم شناخت لازم از زیر و بم شبکه و همچنین استفاده از دوبله های کشش دار و نالان و با هدف تخریب انسجام خانواده می توان گفت فارسی فان یک ناتوی فرهنگی محسوب می شود. در مراکز مشاوره روزی نیست که زوجهای جوان مراجعه نکنند و ملاک خطاهای خود را از قهرمانان سریالهای فارسی 1 مانند ویکتوریا یا انریکه الگو نگرفته باشند. مردم ایران عموما از صدا و سیما شادی، انبساط و فرح می خواهند که می توان از تماشای کارتون تام و جری توسط تمام اعضای خانواده به آن پی برد که اگر این برنامه های شاد تامین نشود مخاطب به سمت سریالهای طنز مانند قهوه تلخ که البته سالم و پر هزینه است یا برنامه های مخرب ماهواره ای سوق پیدا می کند. یک زن، مرد یا دانشجو و دانش آموز که به علتی چند روز تعطیل در خانه است برای اینکه دلگیری و خستگی اش را از راه تماشای تلویزیون برطرف کند باید کدام شبکه را مشاهده کند؟ بدیهی است اگر تمام روزهای تعطیل را هم کانال عوض کند نمی تواند برنامه یا فیلم دلخواهش را پیدا کند در حالی که از طریق ماهواره این کار محقق می شود و این یک آسیب است. در تلویزیون ما مخاطب ارجحیت ندارد برای همین اشخاص صحبت می کنند، میزگرد می گذارند و یا از خود تعریف می کنند در حالی که در برنامه های تلویزیونی مخاطب پسندی اصل است."
ویژگی های این شبکه را از دو نظر می توان بررسی کرد:
1- شاخص های ظاهری
- این شبکه برای اولین بار اقدام به دوبله آثار نمایشی روز اروپا، آمریکا و آسیای جنوب شرقی به زبان فارسی نموده است. اگر چه کیفیت این دوبله ها بسیار ضعیف و غیر قابل مقایسه با دوبله فیلم های خارجی در داخل ایران است لیکن در مقایسه با شیوه زیرنویس فارسی این آثار که در دیگر شبکه ها صورت می گیرد توانسته است نظر مخاطبین خود را به نوعی جلب کند. پیش بینی می شود به تدریج شبکه فارسی 1 تلاش کند این نقیصه را نیز رفع نماید و به کیفیت دوبله آثار پخش شده بیافزاید.
- از ویژگی های دیگر این شبکه پخش سریال های طولانی مدت و دنباله دار خانوادگی و تفریحی معمولی است که مخاطب اصلی آن خانواده ها بوده و با هدف کاملاً تفریحی تهیه و پخش می شوند. بخشی از برنامه های این شبکه هم به پخش موزیک ویدئوهایی اختصاص دارد که غالباً مضامین جنسی و خشونت را به تصویر می کشند.
- استفاده از وله های خاص غالباً با غلبه رنگ های صورتی از ویژگی های دیگر برنامه های این شبکه است. رنگ صورتی خصوصاً آنجا که در کنار رنگ های تیره ( مشکی ) قرار می گیرد از رنگهای ویژه و مورد توجه شبکه های پورنو بوده و به شدت در تولیدات بصری (مجله ها، سایت ها و ...) با موضوعات جنسی به کار می رود. برخی روانشناسان معتقدند رنگ صورتی بخصوص در مجاورت رنگ تیره بر انگیزاننده حس و غریزه جنسی در مخاطب است.
2- شاخص های محتوایی
به هیچ عنوان نمی توان پذیرفت آقای روبرت مرداک یکی از بزرگترین مردان رسانه ای جهان تنها با هدف سرگرم کردن مخاطبان فارسی زبان جهان شرکت های متعددی در دبی، هنگ کنگ و نیویورک فعال کرده باشد و شبکه ای خاص را بر روی یکی از بهترین فرکانس های ماهواره ای هات برد راه اندازی نموده باشد اما هیچ هدف خاصی را پیگیر نباشد. شبکه فارسی 1 اولین شبکه ای است که به طور تخصصی تمام تمرکز خود را بر روی خانواده ها نهاده است و اگر قرار است جوانان را نیز مورد هدف قرار دهد آنها را در کنار خانواده مورد توجه قرار می دهد.
مدیریت شبکه فارسی 1 با دقت و وسواس خاصی برنامه های خود را انتخاب می کند و آنچنان محتوای این سریالها برایشان مهم است که و به طور شتابزده و با دوبله ای نازل اما با سرعت در اختیار بینندگان فارسی زبان قرار می دهد. نگاهی به این سریال ها به خوبی نشان می دهد که تمام آنها در پرداختن به موضوعات ذیل مشترکند و به نظر می رسد قرار است در فارسی 1 به هیچ موضوعی غیر از این پرداخته نشود:
- ترویج خانواده های بی سامان و لجام گسیخته در مقابل ساختار سنتی خانواده
- ترویج و عادی جلوه دادن خیانت زن به همسرر و البته شوهر به زن
- بی اهمیت جلوه دادن احترام به والدین
- عادی جلوه دادن رابطه جنسی دختر و پسر قبل از ازدواج تا حد باردار شدن دختر خانواده
- هویت زدایی از مفهوم خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی مستقل و مؤثر
- عادی جلوه دادن سقط جنین برای دختران قبل از ازدواج به عنوان راه حلی طبیعی برای رفع دلهره های احتمالی در روابط جنسی دختر و پسر
- تعصب زدایی از کانون خانواده و ترویج بی تفاوتی نسبت به حریم خانواده
- ترویج مفهوم زندگی با دیگران به جای ازدواج ( جالب است بدانیم این مفهوم سالهاست در برخی تولیدات روتین تلویزیونی خودمان هم تبلیغ می شود).
- ترویج فمینیسم و کم رنگ کردن نقش مرد در جامعه در حد کسی که تنها جهت رفع نیازهای جنسی زن خلق شده است!
- مخدوش نمودن رابطه فرزندان پسر و دختر در خانواده
- افزایش تأثیر پذیری جنسی و خشونت در جوانان و نوجوانان بخصوص از طریق پخش موزیک ویدئوهای خاص
- پی ریزی و ایجاد آمادگی ذهنی تفکر شیطان پرستی در نوجوانان و جوانان
نتیجه گیری:
اگر به دقت برنامه های مختلف شبکه های فارسی زبان خارج از کشور را پیگیری کرده باشیم الحق باید بگوییم تنها جای چنین شبکه ای خالی بود!! شبکه فارسی 1 حلقه مفقوده حمله رسانه ای غرب و در رأس آن صهیونیست را علیه ایران اسلامی تکمیل میکند. حلقه ای که مشخصاً خانواده را در کانون توجه خود قرار داده و با هدف منفعل و منحرف نمودن آن، تهیه و پخش میشود.
با توجه به اینکه انگاره های فرهنگی بسیار مورد توجه عوام مردم قرار می گیرد و می توان به صورت غیر مستقیم برروی آن اثر گذاشت و پاسخ های سریع و واکنش آنی را به همراه ندارند؛ شبکه فارسی وان نیز از همین منظر وارد شده و تصمیم در نفوذ بر زیر ساخت های فرهنگی و اجتماعی بدون ایجاد چالش مستقیم و لحظه ای را دارد و به صورت کارشناسی و غیر مستقیم راه را برای رسیدن به هدف (تغییر رفتارو فرهنگ افراد جامعه) هموار می سازد. به عنوان مثال در کشور ما بحث اعتقاد و حد و مرز جهت روابط بین جنس مخالف وجود دارد و این امر مسئله ای نیست که به طور مستقیم بتوان به آن پرداخت و نیازمند ایجاد برنامه ای است که بتوان غیرمستقیم و در دراز مدت افکار را تغییر داد تا این حدو مرزها آهسته کمتر شوند، فارسی وان به خوبی این روند را دنبال می کند.
فارسی وان و شبکه های این چنینی به دنبال نفی فرهنگ نیستند بلکه هدفشان نفوذ و ایجاد تغییر در آن است. در واقع می خواهد یک خورده فرهنگی را در جامعه درست کنند و به آن شاخه برگ دهد تا این مهم آهسته آهسته بزرگ شود و به جای فرهنگ اصلی بنشیند، همین مسئله سبب ایجاد رفتار جدیدی در جامعه می شود.کارکردهای تمامی این شبکه ها در دراز مدت نتیجه بخش است.
صدا و سیما می تواند با تولید برنامه های مناسب و هدفمند و با بهره گیری از نظرات کارشناسان و منتقدین، رسانه های خارجی را با چالشی جدی مواجه سازد. بی شک بسیاری از مخاطبین به دنبال پر نمودن اوقات فراغت خود به جستجو در کانال های ماهوارهای می پردازند و در این بین است که ناخودآگاه متوجه برنامه هایی می شوند که بر خلاف ظاهری فریبنده به شکار ارزشهای متعالیشان خیز برداشته اند اینجاست که رسالت رسانه ملی دو چندان می شود.
به نظر می رسد توجه به راهکارهای ذیل می تواند برای برنامه سازان و برنامه ریزان رسانه ملی مفید باشد:
- توجه به تولید سریال های خانوادگی جذاب و طولانی مدت روتین (به عنوان یکی از نمونه های بارز این سریال ها می توان از مجموعه نرگس نام برد)
- توجه به محتوای برنامه ها با در نظر گرفتن لزوم ارائه غیر مستقیم پیام
- بهره گیری از فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی در تولید برنامه های جذاب (به عنوان مثال سریال بر بام آسمان ویژه زندگی غیاث الدین جمشید کاشانی نمونه خوبی از این تولیدات بود)
- توجه ویژه به برنامه های طنز خصوصاً طنزهای فاخر (بد نیست اشاره کنیم هنگام پخش سریال طنز شبهای برره صدای آمریکا در کنداکتور خود تغییراتی ایجاد می کرد تا برنامه های مهمی در آن ساعت پخش نشود)
- توجه ویژه به پخش موسیقی های اصیل متناسب با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی
- توجه ویژه به برنامه هایی با موضوع تفریحی سرگرمی از طریق تولید برنامه هایی در ساختارهای جذاب مسابقه ای
- توجه ویژه به تولید و پخش برنامه های ورزشی جذاب برای جوانان و خانواده ها به غیر از فوتبال
- همچنین لازم است رسانه ملی تولید برنامه هایی را که بتواند در آن واحد پدر، مادر، دختر و پسر یک خانواده را در کنار هم بنشاند نیز همت گمارد.
منابع:
1- ازکمپ، استوارت. ( 1369 ) روانشناسی اجتماعی کاربردی، ترجمه فرهاد ماهر، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی
2- روشه، گی (1366)، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران، نشر نی
3- سورین، ورنرو جیمز تانکارد (1381)، نظریه های ارتباط جمعی، ترجمه علیرضا دهقان، تهران، نشر دانشگاه تهران، چاپ اول
4- فرقانی، محمد مهدی (1380)، ارتباطات و توسعه، چهار دهه نظریه پردازی ... و امروز؟، رسانه، سال دوازدهم، شماره دوم. نشر مرکز مطالعات و توسعه رسانه ها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
5- مک کوئیل، دنیس(1382)، درآمدی بر نظریه های ارتباطات جمعی، ترجمه ی پرویز اجلالی، تهران، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها. چاپ اول
6- ساروخانی، باقر، جامعه شناسی ارتباطات، نشر اطلاعات
7- تهدیدات شبکه فارسی 1، پایگاه تبیان
8- طلاق،به خاطر فارسی وان، پایگاه تبیان
9- فارسی 1 و هجوم به ارزشهای اخلاقی، رضا سیف پور، سایت خبری تابناک
10- فارسی وان یک ناتوی فرهنگی است/ مدیریت ملی فرهنگ؛ ضرورت جامعه، خبرگزاری مهر