بازاریابی و تبلیغات

نوشته هایی درباره ی بازاریابی، تبلیغات، برند، رسانه و ارتباطات

بازاریابی و تبلیغات

نوشته هایی درباره ی بازاریابی، تبلیغات، برند، رسانه و ارتباطات

"بعضی از مردم دلشان می خواهد اتفاقی رخ دهد، برخی دیگر آرزوی رخ دادن آن را دارند، و عده ای دیگر کاری می کنند که آن اتفاق رخ دهد."

محسن شیخها، مشاور و مدرس بازاریابی و تبلیغات، متخصص بخش خلاقیت و مدیریت کمپین های تبلیغاتی در واحد ارتباطات بازاریابی شرکت همراه اول، برنامه ریز فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی شرکت ایرتویا (نمایندگی انحصاری تویوتا در ایران)
رزومه من
تماس با من

پیوندها

۴۲ مطلب با موضوع «اخبار، پژوهش ها» ثبت شده است

مطلبی را تحت عنوان فلسفه رنج خواندم که ظاهرا از دکتر ابراهیم میثاق می باشد. امیدوارم از خواندنش لذت ببرید:

 

دنیا سرزمین رنج است. هیچ کس را از رنج گریزی نیست ولی چرا بعضی ها در اوج رنجها خوشند؟ آیا واقعا می توان رنج را هم دوست داشت؟ یا باید همواره از آن گریخت؟ آیا آنکه رنج میکشد بدبخت است؟ و آنکه از آن می گریزد خوشبخت؟

اینها سوالاتی بود که ابتدای جوانی بمبارانم کرده بود. با خود پیمان بستم تا در گلشن سرسبز پاسخها قدم ننهاده ام از پای ننشینم. وعده وفا شد. پاسخ همه را یافتم و عاشق رنج شدم. بدبخت آن نیست که در زندگی رنج دارد بلکه آن است که فلسفه ای برای رنج خود ندارد. رنج بیهوده خوردن آهسته مردن است.

به آدمهای گوناگون نگاه کردم. تنبل، نادان، کلاه بردار، لاغر، ناتوان، چاق، ضعیف النفس، دزد، خسیس، خودخواه، نا امید، عارف، دانشمند، هنرمند، انتقاد پذیر، پر تلاش، خدمتگذار، شجاع، بخشنده و ...

تفاوتشان در سه حقیقت بود ... رنج و فهم و عشق

اما کدام رنج ... سازنده یا سوزنده؟ تفاوت نادان و خردمند درانتخاب نوع رنج است

دسته اول رنج گریزان بی تدبیر و بی دل. دسته دوم رنج پذیران مدبر و عاشق

تنبل از رنج کار می گریزد نادان از رنج یاد گیری، ناتوان و ضعیف از ورزش، چاق از رنج پرهیز، دزد از رنج زحمت، خسیس از رنج بخشش، خودخواه و قد از رنج انتقاد، نا امید از رنج سعی دوباره و ...

رنج گریزی ریشه تمام بدبختی هاست. آنکه از رنج سازنده بگریزد قطعا گرفتار رنج سوزنده خواهد شد.

فلسفه رنج قدرت است. مکتب من قدرت است. علت خوشبختی قدرت است. ضعیف همیشه مریض و غمگین و ترسو است.

عاشق رنجم، از ضعیف بی همت بیزارم چرا که خدا هم دوستش ندارد.

ضعیف جنازه ای است که عزراییل یادش رفته است همه جانش را بگیرد. شیفته کسی هستم که با مفهوم "نمیتوانم" بیگانه است.

قوی ها جلوه خدایند. ستودنی وتماشایی

و واقعاً هم آدمی که رنجی نبرده باشد، شایسته احترام هم نیست. شما به یک دانشمند احترام می گذارید به واسطه رنجی که بابت کسب علم کشیده است، به یک کارخانه دار احترام می گذارید بابت رنج و زحمتی که برای راه اندازی و مدیریت آن کشیده است و فرصتهای شغلی که ایجاد کرده است، یک انسان خوش اخلاق را دوست دارید بابت رنجی که بابت اصلاح نفسش کشیده است، به یک ورزشکار احترام می گذارید بابت زحمتی که برای تمرین و آماده سازی بدنش کشیده است و هزاران مثال دیگر. هر چند جنس این احترام ها متفاوت است اما کلیت مطلب یکیست.

شما برای کسی که ارثی به او رسیده است بدون هیچ رنجی، احترام خاصی قائل نیستید.

اگر آینده خوبی برای خودتان متصور هستید مطمئن باشید بدون شب بیداری ها، زحمت ها و رنج ها امکان پذیر نیست. پس با آغوش باز پذیرنده رنج ها باشید و بدانید زندگی بدون رنج و زحمت، قابلیت زندگی کردن ندارد ...

 

نابرده رنج گنج میسر نمی شود، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

 

    

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۰ ، ۱۴:۲۳
محسن شیخها

خبر آنلاین: نفوذ فیس بوک در زندگی دیجیتالی روز به روز در حال افزایش است و محققان به دنبال پاسخ این سوال هستند که این شبکه اجتماعی چگونه درک ما را از اعضای خانواد و دوستانمان دگرگون می‌کند.

digitaltrends نوشت: سه تن از محققان جامعه شناس دانشگاه Utah Valley اخیرا مطالعه‌ای انجام داده‌اند که نوعی همبستگی را بین رفتار کاربران facebook در زندگی شخصی و مدت زمانی که آنها در این شبکه اجتماعی می گذرانند نشان می دهد.

از حدود 425 دانشجو خواسته شد که بگویند چقدر با این دو جمله موافق یا مخالف هستند:

1- زندگی من عادلانه است. 2- دوستانم نسبت به من زندگی بهتری دارند.

علاوه بر این از آنها پرسیده شد در روز چه مدت زمانی را صرف بودن در فیس بوک می کنند ؟ چند تا دوست فیس بوکی دارند ؟ و چقدر آنها را از نزدیک می شناسند؟ محققین هم چنین سعی کردند تا فاکتورهایی مانند وضعیت تاهل، جنسیت، اعتقادات مذهبی و نژاد را هم در نظر بگیرند.

نتایج جالب توجه بود و الگوهای جالبی به دست آمد؛ دو تن از جامعه شناسان دریافتند آن افرادی که تصور می کنند دوستانشان نسبت به آنها زندگی بهتری دارند، مدت زمان بیشتری را در فیس بوک می‌گذرانند. این دو محقق در مقاله خود نوشته اند: آنهایی که بیشتر در فیس‌بوک می مانند اغلب تصور می کنند سایرین از آنها شادترند و زندگی ناعادلانه است و آنهایی که در هفته بیشتر به فیس بوک سر می زنند نیز فکر می کنند زندگی دوستانشان از آنها بهتر است و شادتر هستند. علاوه بر این افراد زیادی که حتی دوستان فیس بوکی خود را خیلی نمی‌شناختند معتقد بودند که آنها زندگی بهتری دارند.

این تحقیق که در Cyberpsychology ، مجله رفتار و شبکه های اجتماعی، منتشر شده است نشان می دهد آنهایی که مدت زمان کمتری را در فیس بوک می گذرانند و بیشتر وقت خود را با دوستان واقعی در زندگی حقیقی صرف می کنند کمتر احساس ناراحتی و ناخشنودی دارند. از آنجاییکه بیشتر کاربران فیس بوک به جای آگاهی از حقایق و زندگی واقعی دوستان خود تنها با دقت تمام به عکس های آنها که در لحظات شاد زندگی‌شان گرفته شده نگاه می‌کنند ، بیشتر هم تصور می کنند که دوستانشان از آنها شادترند.

در تحقیق قبلی هم که سال گذشته توسط آکادمی اطفال آمریکا انجام شد محققان به این نتیجه دست یافتند که افسردگی در کودکان و نوجوانان ممکن است با دیدن نمایه‌های (استتوس) مثبت و عکس‌های شاد دوستانشان در فیس بوک افزایش پیدا کند.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۰ ، ۱۲:۴۷
محسن شیخها