بر اساس نظریه «۶ درجه جدایی» Six degrees of separation هر دو شخص دلخواه روی کره زمین با ۶ واسطه به هم مربوط میشوند. مثلا شما به عنوان یک شهروند ایرانی با واسطه حداکثر ۶ نفر دیگر به یک شهروند کشور آفریقایی مرتبط میشوید.
چگونه؟! شما ممکن است دوستی داشته باشید که دوستی داشته باشد که حرفهاش خبرنگاری باشد و آن خبرنگار هم با خبرنگاری خارجی دوست باشد که مقیم آن کشور آفریقایی باشد و این خبرنگار آفریقایی هم زمانی به محل اقامت آن شهروند ناآشنای آفریقایی رفته باشد و گزارشی تهیه کرده باشد!
باور کردنش سخت است و اثبات این نظریه هم دشوار است، ولی شاید شما به طور تصادفی در زندگی به مواردی از این قبیل برخورده باشید.
به تازگی دانشمندان شرکت مایکروسافت توانستهاند نظریه ۶ درجه جدایی را در دنیای اینترنت به اثبات برسانند. بر اساس مقالهای که در مجله نیچر منتشر شده است، این دانشمندان اطلاعات یک ماه استفاده از پیامرسان شرکت مایکروسافت را تحلیل کردهاند. در این مدت کاربران پیامرسان مایکروسافت هر روز یک میلیارد مکالمه یا چت اینترنتی انجام میدادند که معادل روزانه ۱۵۰ گیگابایت اطلاعات و ۴٫۵ ترابایت اطلاعات در ماه شد. این تحقیق که اطلاعات چتهای اینترنتی کاربران را در ژوئن ۲۰۰۶ تحلیل میکرد، نشان داد که درجه جدایی هر کاربر دلخواه پیامرسان مایکروسافت از هر کاربر دیگر تنها ۶٫۶ است. عدد ۶٫۶ بسیار نزدیک به عدد ۶ «نظریه ۶ درجه جدایی» است.(دانلود متن گزارش این تحقیق با فرمت pdf)
تصویر زیر نشان میدهد که پژوهشگران مایکروسافت بر اساس IP کاربران، نقشهای تهیه کردهاند. نقاط آبی نشان دهنده تعداد کاربران کم، نقاط سبز و زرد نشان دهنده تعداد کاربران متوسط و نقاط قرمز نشان دهنده کاربران زیاد است.
اما دانشمندان مایکروسافت تنها پژوهشگرانی نبودهاند که روی مفهوم «۶ درجه جدایی» کار کردهاند:
حدود هشتاد سال پیش، یک نویسنده مجارستانی به نام Frigyes Karinthy نظریه شش درجه جدایی " of separation" را مطرح کرد. البته در آن زمان نه کسی این نظریه را قبول کرد و نه خودش آن را جدی گرفت.
اما سالها بعد یک جامعه شناس آمریکایی به نام استنلی میلگرام با ارائه نظریه دنیای کوچک "small world" سعی کرد تا همان مفهوم را برساند.
استنلی میلگرام به دنبال پاسخی برای چگونگی ارتباط افراد با یکدیگر بود. او میخواست بداند که ارتباط انسانها یک ارتباط یک به یک است یا در شبکهای محدود روابط شکل میگیرد.
او برای رسیدن به مکانیزم روابط انسانی دست به یک آزمایش زد. ١۶٠ پاکت آماده کرد و برای ١۶٠ نفر که در ایالت نبراسکا زندگی می کردند فرستاد و از آنان خواست که به هر طریق که صلاح میدانند پاکت را بدست یک کارگزار بورس که در ایالت ماساچوست زندگی میکرد برسانند.
نتیجه نهائی مطالعه میلگرام این بود که اکثر نامهها پس از طی ۵ یا ۶ مرحله به دست فرد مورد نظر رسیده بود.
آنالیز ماجرا
از مجموع پاکت ها ٢۴ تای آنها به آدرس منزل کارگزار بورس پست شده بود. از این تعداد ١۶ تای آنها از مسیر یک فروشنده لباس به نام Mr. Jacobs بدست او رسیده بود. بقیه پاکتها به محل کار کارگزار مورد نظر پست شده بود که اکثر آنها از طریق دو نفر که میلگرام از آنان با عنوان آقای براون و آقای جونز نام می برد به مقصد رسیده بودند.
دهها نفر بدون اینکه به یکدیگر ارتباطی داشته باشند از فاصله ٢۵٠٠ کیلومتری از طریق تنها سه نفر به فرد مورد نظر مرتبط میشوند. در پله اول افراد پاکت را به یک دوست دانشگاهی قدیمی، یک فامیل یا یک همکار در شهری دیگر پست کرده بودند که اکثرا در ایالت های مختلف زندگی می کردند. اما نهایتا اکثر پاکت ها به کانال سه نفر محدود می شدند.
مفهوم "شش درجه جدائی" این نیست که الزاما هر دو نفر حتما با ۵ یا ۶ واسطه به یکدیگر مرتبط میشوند بلکه گروهی کوچک از انسانها هستند که همچون لینکی تمام آدمها را که در شبکههای مختلف قرار دارند بهم وصل میکنند. این افراد Connectors نامیده میشوند.
فیسبوک: Six Degrees نام یک اپلیکیشن فیسبوک است که توسط «کارل بونیان» تهیه شده است. بعد از نصب این اپلیکیشن که تا به حال بیش از ۱۱ میلیون کاربر آن را نصب کردهاند، هر کاربر میتواند فاصله خود را از کاربر دلخواه دیگر پیدا کند. درجه جدایی متوسط محاسبه شده توسط این اپلیکیشن ۶٫۳۸ بوده است و حداکثر درجه جدایی که تا به حال این اپلیکیشن محاسبه کرده است ۱۴ بوده است.
در سال ۲۰۰۱ یک استاد دانشگاه کلمبیا به نام «دونکان واتس» تصمیم گرفت که ۶ درجه جدایی را در اینترنت به بوته آزمایش بگذارد، برای این کار او از ایمیل استفاده کرد. به این ترتیب که شرکتکنندگان در این آزمایش باید پیامی را برای دوستان خود میل میکردند و آنها هم پیام دریافتی را به افراد دلخواه دیگر میل میکردند. بعد از ارسال مکرر میلها به وسیله ۴۸ هزار کاربر در ۱۵۷ کشور جهان مشخص شد که هر دو دریافتکننده پیام این تحقیق حداکثر ۶ درجه از هم فاصله دارند.
کاربرد نظریه
همانطور که می توان حدس زد، عمده کاربرد این نظریه در تبلیغات و بازاریابی است. خصوصا در سال های اخیر که همه کمابیش با مفاهیمی مثل بازاریابی چندلایه ای یا بازاریابی شبکه ای آشنا هستیم، بهتر می توانیم ارزش این نظریه را درک کنیم.
کاربردهای دیگر این نظریه، مدلسازی رفتارهای اجتماعی، فراگیری مد، تئوری شایعه و مانند آنهاست که در علوم آماری به آن پرداخته می شود.به هر حال، این نظریه در ابعاد جمعیت میلیاردی جهان، آنقدر جذابیت دارد که تاکنون چندین فیلم و بازی بر اساس آن ساخته شده است.
«بابل» ، روایت سینمایی غربت آدمهای جهان کوچک: در فیلم مشهور «بابل» که در سال ۲۰۰۶ ساخته شد و برنده جایزههای متعدد شد، نشان داده میشود که چگونه زندگی شخصیتهای فیلم که ظاهرا همدیگر را نمیشناختند و صدها کلیومتر از هم دور بودند، با هم برخورد و تلاقی پیدا میکند.
نمایشنامه و فیلم ۶ درجه جدایی: ژان ژار John Guare نمایشنامهنویس آمریکایی در سال ۱۹۹۰ نمایشنامهای نوشت که از ایده ۶ درجه جدایی ملهم بود. سه سال بعد بر اساس این نمایشنامه فیلمی با شرکت ویل اسمیت ساخته شد.
منابع:
http://1pezeshk.com/archives/2008/03/post_765.html
http://www.khabaronline.ir/detail/154021
http://www.monaseb.com/magazine-knowable/knowable-miscellaneous/162-six-degrees-of-separation
http://en.wikipedia.org/wiki/Six_degrees_of_separation