بازاریابی و تبلیغات

نوشته هایی درباره ی بازاریابی، تبلیغات، برند، رسانه و ارتباطات

بازاریابی و تبلیغات

نوشته هایی درباره ی بازاریابی، تبلیغات، برند، رسانه و ارتباطات

"بعضی از مردم دلشان می خواهد اتفاقی رخ دهد، برخی دیگر آرزوی رخ دادن آن را دارند، و عده ای دیگر کاری می کنند که آن اتفاق رخ دهد."

محسن شیخها، مشاور و مدرس بازاریابی و تبلیغات، متخصص بخش خلاقیت و مدیریت کمپین های تبلیغاتی در واحد ارتباطات بازاریابی شرکت همراه اول، برنامه ریز فعالیت های بازاریابی و تبلیغاتی شرکت ایرتویا (نمایندگی انحصاری تویوتا در ایران)
رزومه من
تماس با من

پیوندها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کفش» ثبت شده است

محسن شیخها / 2 خرداد 92 : متن زیر برگرفته از گزارشی است که در روزنامه جام جم با عنوان "قیمت‌های باورنکردنی برای اجناس باورکردنی" در تاریخ 30 اردیبهشت 92 چاپ شده است:

اگر بگوییم تهران، پاریس و نیویورک و لندن و رم است، لبخند می‌زنید؟ اگر بگوییم آنچه در بوتیک‌ها و مراکز خرید تهران سراغ داریم از شانزلیزه معروف کم نمی‌آورد، باز هم لبخند می‌زنید؟... لبخند نزنید؛ به شمال تهران بروید. به شمال خیابان ولیعصر، الهیه، فرشته، جردن، زعفرانیه و نیاوران. هر یک از این خیابان‌ها یکپا شانزلیزه است.

کدام برند را می خواهید؟ چه می خواهید؟ همه چیز هست. فقط باید قیمتش را بپردازید. اجناس هم پیچیده و خاص نیستند. جواهرنشان و طلانشان و منحصربه فرد هم نیستند. اجناسی معمولی هستند که هر یک از ما صرف نظر از درآمدمان نوعی از آن را تهیه کرده و می کنیم. کفش، کت و شلوار، ساعت، ادکلن، کفگیر و ملاقه، پیراهن، شال زنانه و سایر کالاهایی که در دسترس و مورد تقاضای همه ماست، اما کالاهایی که در این پرونده بررسی شده است در عین عادی بودن، قیمت هایی نجومی دارد: قیمت هایی باورنکردنی برای کالاهایی باورکردنی و معمولی. کالاهایی که حتی اگر پولدار هم باشید پول خرج کردن بیش از اندازه مشخصی برای آن بیهوده است. با این حال، این کالاها و این قیمت ها وجود دارد و مشتری هم دارد. مشتری که بماند، روی تقاضای آن رقابت هم هست. در این پرونده ما به چرایی و علت ایجاد چنین پدیده ای نمی پردازیم، بلکه می خواهیم این نکته را بگوییم که در پایتخت ورای زندگی عادی، زندگی های دیگر با سبک های دیگری هم وجود دارد که شاید در مخیله ما نگنجد. انگار که صاحبان این نوع زندگی از کره دیگری آمده باشند... شاید هم آمده باشند؟!

 

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۱۲
محسن شیخها

 

محسن شیخها / 29 مهر 91 : مهمترین تکنیک بکار رفته در این تبلیغ، تکنیک سریالی می­باشد، که روشی از تکرار پیام به شیوه نامکرر است. به بیان دیگر، در هر تبلیغ مفهوم و روش یکسان بوده و تنها ظاهر آن تغییر می یابد. برخلاف نظریه دو عاملی که تکرار مکرر پیام را در نهایت موجب افت توجه و درک مخاطب می داند، در این تبلیغ توجه بیننده بصورت فزاینده و هر بار به شکلی جدید، به سمت مفهوم اصلی پیام معطوف می شود.

شیوه جالب توجه دیگر، وام گرفتن گاه و بیگاه از داستانها و روایات آشنا در طراحی تبلیغ می باشد که تحت عنوان Intertextuality نامیده می شود. به طور مثال در تبلیغ فوق، روایت آشنای لاک پشت و خرگوش و یا گرگ و بره، توجه بیننده را جلب می نماید، سپس چشم بیننده به دنبال بقیه ماجرا به کند و کاو تصویر پرداخته و در اینجاست که پیام اصلی به او منتقل می شود.

از سوی دیگر، کاربرد نامتجانس حیوانات جاندار در جوار کفش های بی جان که مصنوع دست بشراند، بصورت کاملاً آگاهانه انجام گرفته است که منجر به انعکاس جانداری در کفش ها می شود. از نظر تکنیکی، هنگامی که مجموعه ای از عناصر مختلف، خواه مشابه و همسو  و خواه  نامشابه و غیرهمسو،  در کنار هم قرار داده میشوند، ذهن انسان خصوصیات آنان را در هم آمیخته و از هم  باز نمی شناسد و البته خصوصیات از سمت عنصر غالب به درون عنصر دیگر سرریز می شود تا آنجا که آن عنصر نیز در ذهن مخاطب رنگ و بوی عنصر غالب را پیدا می کند (Super Impose). در این نمونه های سریالی، اندک اندک بین کفش ها و حیوانات رابطه خویشاوندی پدید آمده و قدرت، چابکی، اصالت، انعطاف و هر آنچه مربوط به حیوانات است از آن کفش ها نیز می شود.

در نهایت استفاده از همه این تکنیک ها موجب درگیری فعال ذهن بیننده با فضای تصاویر می شود به نحوی که شاید ذهن برخی افراد بخش های خیالی را به تصاویر اضافه کند و با تکمیل تصویر، فضاها و مفاهیم  مورد علاقه  آنان را باز آفرینی نماید. گویی که  از دریچه تصویر، از اینجا به جای دیگری نظر می کنند. یعنی آنکه تک تک عناصر مورد تجربه در مجموعه تبلیغات آشنا و همین جایی(Here) می باشد و ترکیب این عناصر با یکدیگر، بر روی هم ذهنیت و تصویری را ترسیم می نماید که دیگر همین جایی آشنا نیستند نه آنقدر دور هستند که بیگانه(Other) شوند و نه آشنای کامل که هر روز در همین جا تجربه می کنیم(Here)، بلکه تجربه ای از اینجا ولیکن به گونه ای متفاوت، ناآشنا و جدید است. این همان اینجای دیگر(The other here)  می باشد.

 

برگرفته از برندتک

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۱ ، ۱۸:۱۶
محسن شیخها